وب سایت سیدرضا جمشیدی

بررسی مهم ترین مولفه های توسعه پایدار در جهان امروز؛مشارکت دموکراتیک به عنوان مولفه محوری توسعه پایدار

«رسانه مسئولیت اجتماعی»-شریفه جمشیدی:توسعه پایدار عرصه نوینی است که همزمان هم سیاست و فرهنگ را موردتوجه قرار می دهد و هم بر رونق اقتصاد و تجارت و صنعت تاکید می ورزد. هم از محیط زیست و همزیستی با طبیعت حمایت می کند و هم از حقوق برابر انسانها. هم به مسائل داخلی کشورها می پردازد و هم به مسائل بین المللی. واقعیت این است که پایداری درعصر جدید تبدیل به معیار شده است. زبان جدیدی در گستره این مفهوم درحال تولد است که ظرفیتها، توانمندیها و راهکارهای متفاوتی را عرضه می کند. زبانی که از ضروری ترین نیازهای بشر منشأ گرفته است.
کمیسیون جهانی محیط زیست، وتوسعه پایدار را این گونه تعریف می کند: «توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاریها، سمت گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و‌آینده سازگار باشد».
اگر منظور از توسعه گسترش امکانات زندگی انسانهاست، پس ناگزیر باید با نگاهی به آینده ابعاد آن ترسیم شود. قابل توجه اینکه از توسعه پایدار تعاریف و توصیفهایی گوناگونی صورت گرفته است. بنابراین، توسعه پایدار «مفهومی شکل یافته نیست، بلکه بیشتر، فرایند دگرگونی رابطه سیستم های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی و مراحل آن را بیان می کند».
توسعه پایدار دراساس یک موقعیت ثابت نیست. بلکه عبارت است از فرایندی مستمر از دگرگونی، انطبــاق و سازگاری» که طی آن بهره کشی از منابع جهت سرمایه گذاریها، جهت گیری توسعه تکنولوژیک و دگرگونی نهادینه همگی در هماهنگی با هم دربرگیرنده نیازهای بالقوه و بالفعل انسان می شوند. توسعه پایدار، برآورنده نیاز و آرمانهای انسانها، نه فقط دریک کشور و یک منطقه که تمامی مردم در سراسر جهان و درحال و آینده است.

مشارکت دموکراتیک و توسعه پایدار
حضـــور آگاهانه مردم در صحنه سیاسی به ویژه در سالهای اخیر، به عنوان یکی از شاخصه های اصلی توسعه پایدار موردتاکید قرار گرفته است. در جوامع دموکراتیک، سیاست عمومی پاسخی به درخواست مردم است و در این شرایط است که هوشیاری عمومی و درک ضرورتها و لوازم پایــــداری روند قانونمند و با ثباتی به خود می گیرد.
یونسکو طی گزارشی برای قرن بیست و یکم، توسعه پایدار مستلزم «گذار از عضویت فردگرایانه در جامعه به مشارکت دموکراتیک مردم در صحنـــه» تلقـی کرده است.
براین اساس، توسعه پایدار، بدون برخورداری از کارکردهایی درجهت تعمیق مشارکت دمــــوکراتیک دست یافتنی نخواهد بود.
«جان برومن» درکتاب توسعه مردمی معضلات زیست محیطی جهان و به ویژه جهان سوم را در بحران مربوط به «مشارکت سیاسی» را مردم جستجو می کند. او بر این اعتقاد است که بحــران نخست بدون توجه به بحران دوم راه حلی نخــواهد داشت. او، با این مقدمه، نتیجــــه مـــی گیرد، «پایداری و بسط آن علی القاعده اصولاً سیاسی است».
شایان توجه آنکه در مناظره توسعه پایدار به تدریج بر اهمیت و منزلت سیاست که از آغاز در پروژه توسعه عنصری فرعی و تبعی تلقی شده بود، افزوده شد. تا اینکه در پرتو این تحلیلها به یکی از ارکان مناظره تبدیل شد.
برومن، با تاکید بر نقش اقشار مختلف در عرصه توسعه پایدار، به ویژه بر تعیین کنندگی مشارکت افراد بومی در این عرصه اصرار دارد. به گونه ای که در کتاب خود می نویسد: «بدون حضور بومیان توسعه پایدار احتمال موفقیت خود را از دست خواهد داد».
«آمارتیاسین» پژوهشگـــــر برجسته هندی الاصل و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۸ به ویژه به صورتی پرشور از این نگرش دفاع می کند. او معتقد است که «اقتصاد خوب بدون دموکراسی واقعی امکان پذیر نیست.»
وی به خصوص نظریه متداولی که کمبود غذا را مهمترین عامل قحطی می داند، زیر سوال برده است و بر اساس مطالعات جامع خود در مناطق مختلف جهان قاطعانه معتقد است که «بلاهایی نظیر قحطی، به کمبود غذا ربطی ندارد، بلکه برآمده از سوءمدیریت حاکمان کشورها است».
«وی در مقاله ای در روزنامه لوموند نوشت، «تعهد عملی به تامین آزادیهای مختلف و حقوق اساسی جوامع در جلوگیری از فجایع اقتصادی چون گرسنگی بسیار موثر است». و درواقع «یکی از مشخصات برجسته در تاریخچه دردناک قحطی در این نکته نهفته است که در هیچ کشوری با دولتی از نوع دموکراتیک و مطبوعات آزاد هرگز گرسنگی به وجود نیامده است.
قحطی ها، همواره در پادشاهی های گذشته، جوامع اقتدارگرای امروز، جوامع قبیله ای ابتدایی، دیکتاتوریهای تکنوکرات امروزی اداره شده تحت امر امپریالیست های شمالی و نیز در کشورهای تازه به استقلال رسیده جنوب که با حکام خودکامه و یا دولتهای تک حزبی و فاقد تساهل ظهور کرده اند، گرسنگی هرگز در کشورهـای مستقل که انتخابات منظم برگزار می کنند، دارای احزاب مخالف و انتقادکننده از دولت هستند و یا روزنامه هایی در آن فعالند که آزادانه به کار تحقیقات می پردازند و همچنین قادرند خردمندانه بودن و نبودن راهبردهای دولت را به زیر سوال ببرند، بی آنکه با خطر سانسور کلی مواجه شوند، دیده نشده است».
آمارتیاسین بر این باور است که «به لطف یک اراده سیاسی محکم جلوگیری از قحطی کاملاً امکان پذیر است. وقتی از «سن» سوال می شود با این اوصاف چرا میلیونها تن از مردم همچنان از گرسنگی می میرند؟ او می گوید «جواب این پرسش ساده است، زیرا دولتها دموکراتیک نیستند».

مؤلفه های توسعه پایدار در جهان امروز
انسان: «توسعه پایدار»، انسان محور است و باتوجه به گستردگی مباحث و قابلیتهای بسیار آن به سرعت به مهمترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهمترین چالشهای قرن بیست و یکم تبدیل شده است. در پایان هزاره سوم میلادی روند رشد و توسعه در چارچوب پایداری احیا شد. در توسعه پایدار، انسان، محور توسعه و مستحق بهداشت، زندگی سازنده و در هماهنگی با طبیعت معرفی می شود و این مفهوم، دقیقاً، در نخستین اصل «اعلامیه ریو» انعکاس پیدا کرده است.
کودکان و جوانان: «کمیسیون برانت لند» توسعه پایدار را به عنوان «توسعه ای که حوایج کنونی را تامین می کند بدون آنکه توانایی نسل آینده برای برآوردن نیازهای خود را به مخاطره افکند» تعریف کرد. پایداری برای کودکان و نوجوانان و جوانان مسئله ای واقعی است. نظریه پردازان توسعه پایدار، به دلیل داعیه های خود درمورد انسان در قرن بیستم و یکم، با نگاهی به آینده بر حقوق کودکان و نقش آفرینی جوانان تاکید بسیار داشته، تحرک و خلاقیتهای مردم در سراسر جهان و مشارکت آنان در تمامــــی سطــوح توسعه را ضرورتی اجتناب ناپذیردر هر برنامه می دانند.
زنان: زنان درجهان و به ویژه در کشورهای درحال توسعه از نابرابریهای بسیار در رنجند درحالی که توسعه بدون مشارکت فعال آنان به سرانجام نخواهد رسید، مسئله دفاع از حقوق زنان را نیز موردتوجه قرار داده اند.
زنان به دلیل زادمان به تغذیه بیشتر و بهداشت بهتر نیازمندند. درحالی که کمتر از مردان غذا می خورند و کمتر به امکانات بهداشتی دسترسی دارند. سطح سواد و تعلیم و تربیت در زنان پایین تر از مردان است. درحالی که مسئله تعلیم و تربیت فرزندان خود را از بدو تولد برعهده دارند.
زنان در برابر کار مساوی مزد کمتری می گیرند. آنان ساعات بیشتری را در طول روز با مزد و بدون مزد کار می کنند. زنان بیشتر در معرض خشونت و نابرابری و تبعیضهای بسیار قرار دارند.
دنیای آینده نمی تواند برمبنای این نابرابریهای اسف بار تداوم پیدا کند. توجه به محرومیت مضاعف زنان و نیازمندیهای حیاتی کودکان و جوانان مسلماً از اهمیت نقش مردان کم نخواهدکرد. فعالان عرصه های مختلف توسعه پایدار برآنند که با زدودن محرومیت و تبعیض از چهره جهان، دنیای آینده به محیطی برازنده برای زندگی توأم با آزادی، صلح یا آرامش، برابری برای همه انسانها تبدیل شود. سخن این است که با زدودن این زنگارها و تلاشی هماهنگ و همگانی جهان بیش از گذشته شایسته خواهد شد.
محیط زیست: واقعیت این است که توجه به محیط زیست و طبیعت در دوران ما تبدیل به معیار شده است، معیاری که هر روز بیش از پیش درجهان فراگیر می شود. در چشم انداز زیست محیطی آنگونه که «مان» مطرح کرد، توسعه تنها زمانی پایدار است که بر شالوده اصول بوم شناسی استوار باشد.
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.